به گزارش راهبرد معاصر؛ اتفاقات روزهای اخیر و اتفاقاتی که در آینده ای نه چندان دور برای کشور رخ خواهد داد همگی بیش از پیش بر لزوم تامین زیرساختهای رشد اقتصادی پایدار حتی در شرایط بحرانی و اضطرار را فراهم میآورد، بر خلاف تصورات عامیانه شبکه ملی اطلاعات انزوای مجازی نیست، بلکه به معنای ایجاد زیرساختهای سهولت بخش برای روابط داده ای میان کاربران است، در این یادداشت به بررسی نقش شبکه ملی اطلاعات در ایجاد رشد اقتصادی پایدار میپردازیم.
هنگامی که سخن از شبکه ملی اطلاعات میشود عدۀ زیادی توان تعریف و تفسیر آن را ندارند و عدهای دیگر تصورات خود که برخاسته از پیشینۀ نادرست ذهنی نسبت به مجموعۀ این کلمات است را بیان کرده و آن را به نحوی انزوای مجازی میخوانند. اما واقعیت چیز دیگری است، شبکه ملی اطلاعات مجموعۀ پهنای باند مبادله شده داخل کشور و دادههای مبادله شده با پهنای باند خارجی است. بدین معنا که در شبکه ملی اطلاعات مانند دیگر شبکههای داخلی برای برقراری ارتباط کاربر با سرویسهای داخلی؛ اطلاعات از کشور، استان یا حتی شهر کاربر مورد نظر خارج نمیشود و ضمن ارتباط سریعتر و باکیفیتتر، هزینهها را برای کاربران، شرکتهای ارائهدهندهی سرویس و شرکتهای ایجادکنندهی زیرساختهای ارتباطی، بسیار کاهش میدهد. این درحالی است که در فقدان شبکه ملی اطلاعات، ما همواره دچار یک چرخه فرسایشی، کند، پرهزینه و پرخطر هستیم.
در جلسه پانزدهم شورای عالی فضای مجازی تعریفی از شبکه ملی اطلاعات ارائه و تصویب شد که به شرح زیر است : «شبکه ملی اطلاعات، به عنوان زیرساخت ارتباطی فضای مجازی کشور، شبکهای مبتنی بر قرارداد اینترنت به همراه سوئیچها و مسیریابها و مراکز دادهای است به صورتی که درخواستهای دسترسی داخلی برای اخذ اطلاعاتی که در مراکز دادهای داخلی نگهداری میشوند به هیچ وجه از طریق خارج کشور مسیریابی نشود و امکان ایجاد شبکههای اینترانت و خصوصی و امن داخلی در آن فراهم شود.»
مراکز تبادل ترافیک دادههای داخلی به عنوان زیرساخت اساسی شکلگیری شبکه ملی اطلاعات نقش بزرگی در کیفیت و سرعت شبکهی ملی اطلاعات دارند. این مراکز راه رسیدن به دادهها را کوتاه و انتقال داده در کشور را از حالت متمرکز خارج کردهاند.
شبکه ملی اطلاعات از سال1384 و با نام «شبکه ملی اینترنت» در دستور کار مجلس قرار گرفت و تا به امروز، رنگ تحقق کامل را به خود ندیده است. در سند چشمانداز بیست ساله در سال 1389 موضوع شبکه ملی اینترنت با نام جدید «شبکه ملی اطلاعات» به صورت جدیتر مطرح شد، به طوری که کلیات موضوع در ماده ۴۶ برنامه پنجم توسعه مطرح و تصویب شد.
مهمترین جنبه این طرح بُعد اقتصادی آن است. از آنجائیکه در اقتصاد مدرن امروزی داده به عنوان اساسیترین ابزار سنجش علائم حیاتی یک اقتصاد نقشی کلیدی در تسریع رشد اقتصادی کشورها دارد ما نیز باید برای بهرهمندی از مزایای آن به سمت جمعآوری، فرآوری و تحلیل آن رفته و این امر جز به وسیله شبکه ملی اطلاعات مقدور نیست.
چین، کرهجنوبی، برزیل و ... کشورهایی هستند که در این زمینه پیشگام بوده و وابستگی خود به شبکه جهانی اینترنت را به طرز چشمگیری کاهش دادهاند، به نحوی که کرهجنوبی با اینکه بالاترین سرعت اینترنت جهان را دارا میباشد اما حدود 80 درصد از ترافیک مبادله شده آن بر بستر شبکه ملی اطلاعات خودش صورت میگیرد. لذا با توجه به تحقیقات صورتگرفته شبکه ملی اطلاعات یکی از دلایل اصلی سرعت پیشرفت در این کشورها است.
فرض کنید که دهستانی با 10 روستا داریم و هر کدام از این روستاها به وسیله خط تلفنی واحد به روستای مرکزی که بخشداری در آن واقع است متصل میشوند، حال اگر به هر دلیلی حادثهای ناگوار روی دهد و ارتباط چند روستا با بخشداری منقطع شود فرآیند امدادرسانی بسیار با تأخیر و نامطلوب انجام خواهد گرفت زیرا روستاهای مجاور نمیتوانند به یکدیگر امدادرسانی کنند و یا حتی روستائیان یک روستا نیز به علت نبود ساختار اطلاعرسانی مناسب از حال یکدیگر مطلع نخواهند بود.
این مثال تنها حالتی خوشبینانه را توصیف میکند. از آنجائیکه دولتهای متخاصم با جمهوری اسلامی ایران اقدامات خرابکارانه گستردهای در حوزه سایبری انجام داده و میدهند، شبکه ملی اطلاعات توانمندی ایجاد بستری را دارد که بتوان جلوی این تخاصمها را در عرصههای (فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی) تا حد زیادی گرفت. نحوه کار به این شکل است که درخواستهایی که از خارج کشور فرستاده میشوند از طریق یک درگاه مشخص وارد شده و قابل کنترل و مسدود کردن هستند. شبکه ملی اطلاعات با تمرکززدایی از مراکز تبادل ترافیک امکان دسترسی، رصد و ارزیابی آسانتر، سریعتر و بههنگامتری را به نهادهای متولی امور میدهد و این یکی از شاخصههای سطح پیشرفت (توسعهیافتگی) ملل است. ارائه اینترنت سریع و ارزان که امکان استفاده از آن برای تمامی افراد در اقصا نقاط ایران اسلامی فراهم باشد یکی دیگر از موهبتهای این شبکه است.
برخی از اقتصاددانان معتقدند اقتصاد جدید يك خيزش فناوری است؛ به گونهاي كه نفوذ شبكههاي وسيع، فعاليتهاي اقتصادي را طوري هدايت مینمايد كه اقتصاد جهانیتر، نامحسوستر و وابستهتر گردد و با مرور زمان با متکی شدن کامل ملتها به خدمات جهانی که از سوی ارائهکنندگانی خاص، مخصوصا استکبار جهانی ارائه میشود عنان ملتها را به دست گرفته و با حکمرانی نرم به وسیله ابزارهای جهانی شدهای همچون پایگاههای داده، بستر اینترنت، پیامرسانهای مرجع شده و ... به نحوی جهانیان را استعمار کنند که آنها حتی توان شورش و جدایی از این بستر را نداشته باشند.
نمونه آشکار و تجربه شده آن در جریانات اخیر بود که در آن پیامرسان اینستاگرام که وابسته به فیسبوک بوده و یقینا آمریکایی-صهیونیستی اداره میشود تمامی صفحات شخصیای را که تصویری از شهید سپهبد قاسم سلیمانی منتشر کردند را مسدود کرد تا با محدود کردن انتشار آن تصاویر تلاشی برای محو کردن سریعتر آن خاطره تلخ از اذهان ایرانیان و جهانیان انجام داده باشد و با سوء استفاده از قدرت نرم رسانهای هر نشانهای از آن حادثهی تروریستی را نابود کند. نمونه دیگر را میتوان در اتفاقات آبان ماه دنبال کرد که در آن لشگر رسانهای دشمن با پوشش رسانهای اشرار سعی در بزرگ جلوه دادن اعتراضات شد و باعث بروز میلیاردها تومان خسارت به بیتالمال. اگر بخواهیم نقش شبکه ملی اطلاعات در رشد اقتصادی را در همین اتفاقات آبان ماه دنبال کنیم باید ببینیم در تزاحم بین تعطیلی هزاران کسبوکار آفریده شده در بستر شبکه و فراهم کردن امنیت مخلشده توسط تیم رسانهای دشمن کدام را برمیگزینیم؟
پاسخ ساده است؛ هرگاه توان جمع بین دو موضوع فراهم باشد باید بدان عمل کرد و گزینشی عمل کردن خطاست. هنگامی که ما میتوانیم با استفاده از ظرفیت شبکه ملی اطلاعات هم امنیت کشور را تامین کنیم و هم مانع تعطیلی کسبوکارهای مبتنی بر بستر شبکه شویم قطعا باید به سمت آن حرکت کنیم. ایجاد شبکه ملی اطلاعات امری ضروری است و این نه تنها برای ایران اهمیت دارد بلکه برای کشورهایی که روابط خوبی با کشورهای سلطه همچون آمریکا و انگلیس دارند نیز ضروری است به طوریکه این کشورها حاضر میشوند هزینههای فراوانی برای ایجاد آن پرداخت کنند.
به عنوان مثال برزیل با کشیدن خطوط فیبرهای نوری زیردریایی جداگانه تا مرزهای پرتغال با هزینهای بالغ بر 185 میلیون دلار، مصمم بودن خود را در اجرای این طرح به جهانیان نشان داده است.
به عبارت دیگر یکی از الزامات حکمرانی در عرصه فضای مجازی و سایبری داشتن مرزهای مجازی است، اگر کشوری مرز نداشته باشد اتفاقات بسیاری در آن به وقوع میپیوندد از جمله : تعدی و تعرض به منابع و منافع، از دست دادن هویت ملی، بروز پدیدههایی چون قاچاق، پولشویی و گسترش بخش غیررسمی اقتصاد، عدم توان دفاعی در حملات حقیقی و سایبری و...
با ایجاد شبکه ملی اطلاعات ما منزوی نمیشویم بلکه با متدولوژی منضبط به همکاری با کشورهای صادق خواهیم پرداخت. کره جنوبی که از نظر آمادگی سایبری و پهنای باند رتبه نخست را در دنیا دارد، 80 درصد پهنای باندش داخلی است، این یعنی شبکهای دارد که بینیاز از ارتباطات خارجی، 80 درصد ارتباطات و انتقالات دادههای آن در داخل شبکه را به گردش در میآورد. ارائه خدمات الکترونیکی همچون آموزش، بهداشت و درمان و یا حتی مصاحبههای اینترنتی در بستر شبکه ملی اطلاعات ممکن میشود.
شبکه ملی اطلاعات جدای از صرفههای خارجیای که برای تمام روابط تجاری از جمله B2B، B2C و ... ایجاد میکند؛ به طور مستقیم بازده نسبت به مقیاس صنعت را فزاینده کرده و هزینههای صنعت را با بزرگ شدن کاهش میدهد.
بنابراین امروزه باید نياز به اطلاعات را به عنوان مهمترین بخش از توسعه زیرساختهای کشور برای ایجاد پیشرفت روزافزون به رسمیت شناخت. در ادامه به برخی از وجوه تسهیلکنندگی شبکه ملی اطلاعات برای پیمودن مسیر پیشرفت اقتصادی اشاره میکنیم.
امروزه نقش شبکه ملی اطلاعات در مانیتورینگ و نظارت بر تمامی عرصهها نمایان گشته و احدی یافت نمیشود که ادعای توان مدیریت کشوری را بدون استفاده از داده داشته باشد. اقتصاد جمهوری اسلامی ایران در گذاری پیچیده قرار گرفته است و باید به این نکته توجه کند که ورود کسبوکارهای کوچک و متوسط (SMEs) به عرصه شبکه جهانی اینترنت هنگامی که پشتوانهی اینترانتی در داخل نداشته باشند به مثابه ورود یک صنعت نوپا قبل از رسیدن به بلوغ به عرصه تجارت جهانی است و این مساوی با شکست آن صنعت بوده و پیشآمدهای تاریخی (historical accident) دلالت آن را اثبات میکنند.